لطف کنید و فعلا نیایید!
"امام زمان، سلام.
من شما رو خیلی دوست دارم.
اما یه خواهش؛
اگر ممکنه لطف کنید و فعلا نیایید!
ببخشیدا؛ آخه میدونید چرا؟
میگن وقتی میآیید خیلیها رو از دم تیغ میگذرونید و جوی خون راه میاندازید.
و من مطمئنا یکی از اون خیلیهام!!
آخه خیلی بدم، پر از گناهم. بارها و بارها شما رو از خودم رنجوندم.
در عین حال دوست هم ندارم حالا بمیرم، تازه اول جوونیمه!
پس لطف کنید و فعلا نیایید!"
شاید باور نکنید، اما اینها صحبت یکی از نوجوانهای شهر ماست.
بعضی افراد از ترس اینکه مبادا چنین بلایی! سرشان بیاید، برای ظهور امام زمان علیهالسلام دعا که نمیکنند هیچ، با کارها و حرفهایشان برعکس هم عمل مینمایند.
متاسفانه ما را همیشه از غضب حضرت مهدی علیهالسلام ترساندهاند و بهناحق تنها سمبل محبت واقعی را برایمان موجودی ترسناک کردهاند.
واقعا، اگر این سخنان از ذهن و دلمان پاک نشود چطور میتوانیم محبت واسعهی مهدی علیهالسلام را درک و در مقابل به ایشان بذل محبت کنیم، که همهمان خوب میدانیم اگر محبتش در دلمان رسوخ کردهبود، هرگز بهسمت گناه و ظلم و بیگانهپرستی و خودخواهی و ... سر نمیچرخاندیم.
تو خود حدیث مفصل...